معرفی کتاب آموزش فلسفه به کودکان
(با استفاده از فنون شناختی و فراشناختی)
مولفان: عابد مهدوی، محمد احسان تقی زاده، سودابه عیسی زاده، یاسر نوری، شهربانو سپریگانه
آموزش فلسفه به کودکان : جان دیویی (1859-1952) فیلسوف و مربی قرن بیستم؛ در زمان خود به این نتیجه رسید که آموزش و پرورش با شکست مواجه شده است؛ چرا که آموزش و پرورش بین محصول نهایی کند و کاو یا تحقیق، و مضمون خام و مقدماتی آن خلط کرده و تلاش کرده است تا فقط نتایج مسائل حل شده را به دانش آموزان یاد دهد؛ نه خود تحقیق و کند و کاو را (لیپمن، 2003/1383، ص20).
دیویی آموزش و پرورش دوران خود را به عنوان آموزش و پرورش سنتی یا قدیم مورد انتقاد قرار داده و در کتاب تجزیه و تعلیم و تربیت تقابل این دو را به زبان ساده نشان داده است.
«سازمان مدرسه در آموزش و پرورش قدیم کاملاً جدا از نهادهای اجتماعی است. در آن اتاق درس، مبنایی برای طبقهبندی شاگردان، طرز امتحان و ارتقا به کلاس بالاتر و ... وجود دارد که مطالب درسی و موازین اخلاقی مربوط به گذشته را به شاگردان منتقل می سازد و شاگردان باید در مقابل این امور پذیرندگی، اطاعت و پیروی مطلق و بی چون و چرایی داشته باشند.
معلمان و کتابها نیز به منزله وسایلی هستند که به کمک آنها مطالب درسی به شاگردان انتقال مییابد. در اینجا اساس تعلیم و تربیت بر تحمیل عادات و اطلاعات افراد سالمند به افراد در حال رشد، یعنی کودکان و نوجوانان است» (شریتمداری، 1382، ص 7-36)
متیو لیپمن، فیلسوف و مربی معاصر، که آخرین صورتبندی خود از پارادایم جدید را در کتاب تفکر در آموزش و پرورش ارائه داده است، در این باره میگوید: «تصور سنتی مردم از آموزش و پرورش، در آن همه ی راه ها به دوران باستان ختم می شود، این است که آموزش و پرورش را وادار کردن نسل های جدید قبول همان دانشها، واقعیتها، مناسبتها و ارزشهایی است که نسل قبل از آن ها، درست می دانست.
در گذشته چنین تصور می شد که دانش آموزان به تامل درباره مطالبی که به آنها یاد داده میشود و تحلیل این مطالب، نیازی ندارند؛ به عبارت دیگر، تصور بر این بود که چنین تامل یا تحلیل انتقادآمیزی قبلا توسط نسل های گذشته به طور کامل (یا به نحو قابل قبولی) انجام شده است» (لیپمن، 1383، ص8).
پارادایم یا الگوی سنتی، یا همان پارادایم رایج آموزش و پرورش در کشورهای توسعه نیافته، بر پیش فرض هایی مبتنی است که طراحان آن در طول سالیان سال، بدون هیچ دقتی، با فرض گرفتن آنها، نظامی از آموزش و پرورش را ساخته اند که در حال حاضر به دلایل مختلف و متعدد ناکارآمد جلوه می کند.
برای اصلاح این الگوی ناکارآمد، ابتدا باید پیش فرض های نهفته یا آشکار آن را استخراج و پس از آن با بررسی انتقادی این پیشفرضها و جایگزین ساختن اصولی جدید، به خلق نظام آموزش و پرورش کارآمد و متناسب با شرایط اجتماعی جدید اقدام کرد.
با کارشناس های ما از طریق راه های زیر در ارتباط باشید
تهران خیابان آفریقا، بالاتر از میرداماد، نبش کوچه آناهیتا، ساختمان پزشکان آناهیتا، پلاک 182، طبقه4، واحد 14